گواهینامه موتورسیکلت زنان!
من از اینکه افرادی باعث شدند ارتباطمون قطع بشه خیلی ناراحتم.
از اینکه خودم کوتاهی کردم نرفتم جوانب دیگر ماجرا رو ببینم و بفهمم خیلی افسوس میخورم.
اینکه همه مسائل کلان فرهنگی و ولنگاری فرهنگی رو گردن تو میانداختند و رسانهای میکردند آزارم میده
اینکه از بین همه کارهای اساسی او، خبر گواهینامه موتورسیکلت زنان توسط معاونت رسانهای میشد داره خفهام میکنه.
تو مظلوم بودی حتی بین ما که بهت رای دادیم.
ما خسته بودیم، نشسته بودیم که مثلا نون ارزون بشه، البته مطالبه به جایی بود. ولی مگه کار یک سال و دوسال بود؟ تو یه ویرانه تحویل گرفته بودی و ما عجول..با قواعد آشنا نبودیم.. با مراحل و زیر ساختها
حتی با مافیا
یکجاهایی فکر کردیم زورت به دستهای پشت پرده نمیرسه. ولی تو پا روی حلقومشون گذاشته بودی که بیشتر از این کارشکنی نکنن. گواه مدعا اشکهای کارگران هفتتپه!
الان میتونم چیکار کنم؟ الان که تو کنار امام رضا آروم گرفتی، چجوری قلبم رو بابت کمکاری هام آروم کنم؟
مینویسم. تا جایی که بتونم و بدونم مینویسم. این تنها کاریه که از دستم برمیاد.
#به_قلم_خودم