آواره بیابانها
این روزها گاهی تاریخ می خوانم
تا بدانم سر و کله شما قوم خون خوار چگونه
وسط سرزمین های اسلامی پیدا شد؟
گاهی منطق میخوانم تا بدانم با کدام استدلال
ارض موعود را از آن خود می دانید؟
گاهی مباحث شیطان پرستی را دنبال می کنم
تا ربط شما قوم کودک کش را
با جادو های شیطانی بفهمم.
گاهی سراغ جغرافیا میروم
تا سر از این مرزبندی های جعلی را در بیاورم.
گاهی علوم نظامی را دنبال میکنم
تا با بمب های فسفری، انواع موشک
و ادوات جنگی آشنا شوم.
گاهی علوم سیاسی میخوانم
تا با بیانیه های کثیف و متناقض
سازمان ملل
در حمایت از شما آشنا شوم.
مهم نیست
چگونه ثروت کشورها را برای اهداف شوم خود
چپاول می کنید؟
مهم نیست چند نفرید
و چه ابزار نظامی دارید
مهم این است هیمنه تان شکست
تحقیر شدید
خبری از گنبد آهنین نبود!
فکر می کنم نیازی به علوم مختلف
برای شناخت شما
نیست
همین یک آیه بس است:
«وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّکُمْ مِنْ أَرْضِنا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنا فَأَوْحى إِلَیْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِکَنَّ الظَّالِمِینَ: ولى کفرپیشگان به پیامبرانشان گفتند: مسلماً ما شما را از سرزمین خود بیرون خواهیم کرد، مگر اینکه همکیش ما شوید. پس پروردگارشان به آنان وحى کرد: ما قطعاً ستمکاران را نابود مىکنیم.»
۱۳/ ابراهیم
خودتان هم می دانید ۲۵ سال آینده
در منطقه ما
در خانه های ما
در قدس ما
نخواهید بود!
حتی اگر همه ظالمان دنیا را
با خود همراه کنید
در امنیت نخواهید بود
شما
و همه کسانی که روی اسب بازنده ای
مثل شما
شرط بندی کنند
هلاک خواهند شد
زیرا
اراده الهی با شما نیست!
خداوند اراده کرده است
زمین را به مستضعفان بدهد
هرچقدر دست و پا بزنید
مرگتان زودتر فرا می رسد.
خودتان قدرت حماس را بهتر می شناسید.
تازه آن که انگشت کوچک حزب الله است.
حشد الشعبی بیانیه بدهد
خودتان را خیس می کنید
نقل ایران و سپاه قدس نگفتنی است!
حتی نمی توانید اسم رهبر ما را
بدون تپق زدن
ادا کنید!
ای سست تر از خانه عنکبوت
خون بی گناه کودکانی که می ریزید
می آید تا خرخره تان
خفه تان می کند!
چقدر عجله دارید
برای ۲۵ سال آینده!
و ما چقدر برنامه داریم
برای زمین
برای زمان
هرچه هست
شما رفتنی هستید
نمی مانید
تا ابد
آواره بیابانها هستید.
#به_قلم_خودم
طوفان الاقصی
بسم الله القاصم الجبارین
برای ما که دل به نوای لا اله الا الله محمد داده ایم، #طوفان_الاقصی آغاز نابودی هرچه غیر خداست.
برای ما که به فرموده امام خمینی جمعه های آخر ماه مبارک رمضان را در راهپیمایی گذرانده ایم، #طوفان_الاقصی مژده پیروزی است.
برای ما که به حرف ولی امرمان امید بستیم که اسرائیل بیست و پنج سال آینده را نخواهد دید #طوفان_الاقصی آغاز زوال اسرائیل است.
ما شنیده ایم که حاج احمد متوسلیان برای آزادی قدس رفت و اینک قند توی دلمان آب می شود که رفتنش ثمر داده است.
ما دیده ایم روی سنگ مزار حسن طهرانی مقدم نوشته است:” اینجا مزار کسی است که آرزوی نابودی اسرائیل را داشت” و اینک قلب هایمان قوت گرفته که نابودی این وصله ناجور شروع شده است.
ما عزاداران غم شهادت حاج قاسم، از اینکه می بینیم خون ایشان باعث قوت جبهه مقاومت شده است خرسندیم.
ما خوانده ایم وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ
و اینک تحقق وعده الهی نزدیک شده است.
ما از اینکه درخت مقاومت به ثمر رسیده است در پوست خود نمی گنجیم.
از اینکه مقاومت با سنگ به مبارزه توسط موشک تبدیل شده است خدا را شاکریم.
ما اینجا، کیلومترها دور تر از سرزمین های غصب شده، قلبمان برای قدس و رهایی اش می تپد.
ما خوشحال تر از همیشه برای نابودی جهان خواران دعا می کنیم.
ما معتقدیم آزادی قدس، مقدمه #ظهور است.
#به_قلم_خودم
پول با تو؛برکت از من
قسمت دوم
در قسمت قبل بیان شد که گفتمان فمینیستی زنان را تشویق به استقلال مالی می کند. زنی که شریک زندگی زناشویی می شود در همه ابعاد شریک است و نمی تواند به استقلال مالی برسد.
از طرفی تعهد دادن به رابطه زناشویی وظایفی برای زن به وجود می آورد که با استقلال مالی در تزاحم است.
زن مسلمانی که به وظایف مادری و همسری قائل است و شغل بیرون از خانه را در اولویت های فرعی قرار داده، گاهی به غلط اسیر گفتمان استقلال مالی شده و با حساب و کتاب درآمد شوهر سعی در تعیین پول توجیبی برای خود دارد. وی می پندارد با این کار به یک استقلال نسبی رسیده است.
اما آنچه در سیره معصومین علیهم السلام مشاهده می شود سپردن امورات داخلی منزل خصوصا افزایش برکات مال به زن است.
در روزگاری که هزینه های زندگی با درآمد مرد جور در نمیاد، توجه به برکت مال اهمیت بیشتری می یابد. توصیه می شود بانوان به جای رها کردن امورات داخل منزل و سرکار رفتن، یا حساب و کتاب درآمد مرد و شکستن اقتدار وی، به راهکار های افزایش برکت اهتمام کنند.
زن که مدیر داخلی خانه است، میتواند برای رعایت آداب جلب برکت خداوند برنامه ریزی کند.
در این نوشتار چند مورد از راهکار های افزایش رزق و روزی به جهت افزایش برکت را مرور می کنیم:
۱.ایمان:
برکت از امور غیبی است و کسی که ایمان قلبی به امورات غیبی ندارد مشمول دریافت برکت نخواهد شد.
همچنین برکت خیر الهی است و به بنده ای تعلق می گیرد که ارتباط با کیفیتی با خالقش دارد.
۲.تقوا:
خداوند میفرماید: اگر اهل آبادىها ايمان مى آوردند و تقوا میداشتند، بركت هايى را از آسمان و زمين، بر آنان مى گشاديم» .(اعراف، آیه 96)
همچنین در آیات ۲و۳ سوره طلاق شرط رهایی از مشکلات و افزایش رزق و روزی از جایی که فکر نمی کند را رعایت تقوا می داند. «و هر كس از خداوند پروا كند، خداوند، برايش راه خروجى [ از مشكلات] قرار مى دهد و او را از جايى كه گمان نمىكند، روزى مى بخشد؛ و هر كس بر خدا تكيه كند، او برايش بس است. خداوند، كار خويش را به سامان مىرساند. به يقين، خداوند براى هر چيزى، اندازهاى قرار داده است» .
۳.حفظ اقتدار و احترام مرد:
خانه ای که تکریم بزرگترها رعایت می شود، محل عبور و مرور فرشتگان است. هرمکانی فرشتگان در آن رفت و آمد کنند نورانی و مقدس خواهد شد و سبب جلب برکات خداوند است.
امام صادق علیه السلام : لَيسَ مِنّا مَن لَم يُوَقِّر كَبيرَنا ويَرحَم صَغيرَنا ؛ امام صادق علیه السلام فرمودند : از ما نيست كسى كه به بزرگسالان ما حرمت ننهد و با خردسالان ما مهربان نباشد. منبع: کافی ج۲ ص
۴.مهربانی با فرزندان:
طبق حدیث قبل از امام صادق علیه السلام، کسی که با خردسالان مهربان نباشد از اهل بیت نیست. و هرکس مورد عنایت اهل بیت نباشد از رحمت و برکت خداوند دور است.
۵.سفره انداختن و صدقه دادن
۶.شکر گزاری کردن از نعمت های خداوند
۷.خوش خلق بودن
۸.بیداری بین الطلوعین
۹.بچه آوردن
۱۰.خمس مال را دادن
۱۱.خدمت گزاری پدر و مادر
#به_قلم_خودم
تاکسی بابا
سال سوم راهنمایی بودم. مدرسه ام از منزل فاصله داشت. یک مسافتی را باید پیاده می رفتم تا به ایستگاه اتوبوس برسم.
پدرم گاهی تا خود مدرسه مرا می رساند و گاهی تا دم ایستگاه.
همه چیز خوب بود جز اینکه ماشین پدرم یک پیکان تاکسی بود.
شاید اگر ایستگاه اتوبوس یا دم مدرسه پر از دوستانم و دیگر دانش آموزان مدرسه نبود، تاکسی بابا هم مشکلی نبود.
اما آن موقع صبح چه دم ایستگاه پیاده میشدم چه دم مدرسه، پر از دانش آموز بود.
نمی دانستم چه احساسی باعث می شد که از پایین بودن مدل ماشین پدرم خجالت بکشم. فقط آرزو داشتم هنگام پیاده شدن از ماشین کسی مرا نبیند.
دیروز وقتی زنی بیست و هشت ساله بودم بعد از تمام شدن یک روز کاری سخت فقط آرزو داشتم کسی مرا به خانه برساند.
به شوهرم پیامک زدم.
چند دقیقه بعد وسط میدان اصلی شهر، یک مرد با لباس کار خاکی و موتور رنگ و رو وارفته ای منتظر من بود.
خبری از خجالت دوره نوجوانی نبود. به جای لباس های خاکی، گرد روی موهایش را دیدم که کارش را برای من رها کرده و آمده است.
به جای پایین بودن مدل موتورش، دستهای زحمتکش یک مرد را دیدم.
نگاه هیچ کدام از اهالی شهر برایم مهم نبود. بلکه سرافراز هم بودم.
در واقع گذشت زمان بود که مرا به این درک رساند.
چه بهتر بود که در همان دوران نوجوانی به این درک میرسیدم.
کاش زودتر تمرکزم را از مسائل کم اهمیت بر می داشتم.
با پذیرش آنچه در حیطه اختیارات من نیست به تلاش بیشتر برای آینده ام می پرداختم.
کاش در آن سالها فراتر از مدل ماشین پدرم، به قلب مهربانش که آن موقع صبح به یاد من است می اندیشیدم و با دلگرمی گرفتن از محبت ایشان برای آینده ام کوشش می کردم.
ای کاش تمام نوجوانان به جای پرداختن به حاشیه ها، در کانون گرم خانواده برای فردایی بهتر قدم بردارند.
#به_قلم_خودم
کالسکه جنگی
میبینی بانو چگونه توانسته ای دشمن را عصبانی کنی؟
اگر چندین مرد جنگی با بهترین ادوات نظامی جای تو بودند همینقدر دشمن را می سوزاند؟
میبینی چطور چرخ های کالسکه فرزندت از چرخ تانک های جنگی قوی تر است؟
این کودکان من و تو چه خطری برای ظالمان دارند که نوکرانشان اینگونه دستاچه تیتر می زنند؟
کجا را نشانه گرفته ای بانوجان؟ کالسکه فرزندت به کدام سمت حرکت می کند؟ تل آویو یا حیفا؟
فرزندانمان قرار است کدام آیه قرآن را تحقق ببخشند؟
می خواهند معنای لیظهره علی الدین کله باشند یا نجعلهم الوارثین؟
این دشمن یک بار از سربازان در گهواره امام خمینی رحمت الله ضربه سنگینی خورده است که از کودکان در کالسکه ما وحشت دارد.
بانو جان!
کالسکه کودک را محکم حرکت بده.
فتح نزدیک است.
کودکانمان به یاری پسر علی بر می خیزند…