کاش مادرشدنم به چهارشنبه سوری نیوفتد
چهارشنبه سوری و وضع حمل
آن سالی که قراربود اواخر اسفند وضع حمل کنم
یکی از دعاهای جدی ام در طول بارداری این بود که خدایا وضع حمل مرا به چهارشنبه سوری نینداز!
از اینکه به جای دعاهای بهتری مثل عاقبت بخیری فرزند به همچین چیزی فکر میکردم خجالت میکشیدم.
اما خب چه کنم که یکی از ترس های مهمم همین بود.
از اینکه قرار باشد شام اخرین سه شنبه سال را در راه یمارستان باشم آن هم با طفلی در شکم وحشت داشتم.
هنوز هم ازترقه و اتش بازی های یله و رها واهمه دارم.
دل مشغولی همیشگی ام این است که اگر زن آبستنی از صدای هولناک بی احتیاطی جماعتی بترسد چه؟
این کم خطر ترین سناریویی است که در ذهنم است.
بقیه داستان ها و شاید حقیقت ها آنقدر تلخ است که جرات فکر کردن به آنها را ندارم.
دعا میکنم امشب همه چیز به خیر ختم شود.