وَ نُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّةٌ
بچه محل بودیم. آنوقتها کوچک بودم. صبحهای روز عاشورا برای خواندن زیارت ناحیه مقدسه به انتهای محله، منزل خانم سادات میرفتیم. آنها اول محله توی خانه حاج حیدر کارشان را میکردند و زنجیر زنان میآمدند آخر محله. همراه دختربچهها پنهانی از مادرها موقع… بیشتر »
نظر دهید »